براے امیـــــرحسین♡امیـــــرعباس

مسافرت مشهد۹۶ (۱)

1396/7/11 1:37
نویسنده : maman fariba
209 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرای گلم عشقای مامان امیرحسین وامیرعباس
الان که این پست رو دارم مینویسم
شما خوابیدیدومنم خوابم نمیبره گفتم که از خاطره هاتون بنویسم
الان ۱۲ماه محرم ۱۱مهر۹۶
میخوام از روزی بگم که خیلی دوسش دارم و بیاد ماندنیه
۲۵شهریور شنبه خاله جونی زنگ زد شام دعوتمون کرد عزیز ایناهم بودن دایی جونم بود
زندایی و محمدیاسین وفاطمه شهرستان بودن
اون روز آقاجون(بابای بابا)زنگ زد شام میخوان بیان خونمون منم گفتم که خاله جونی دعوتمون کرده و گفتم شما فرداشب بیایید خونمون شام.
فرداشدو من شام خورشت قرمه سبزی درست کردم
آقاجون و عزیزوعمه هم اومدن خونمون شام اون شب بابا ازسرکار دیر اومد خونه ساعت۱۰بود اومد ماهم شامو نخوردیم و منتظر بابا مونده بودیم...
بابا ساعت۱۰ اومد و شاممونو خوردیم منو عمه سفره رو جمع میکردیم که یهو بابا صدام زدو یه پاکتی رو بهم داد🤔
بازش که کردم دیدم بلیط هواپیما گرفته برای مشهد اونم فردا ساعت۹پروازه
وای خدآآآ من چققققد خووووشششحححآآل شدم
باورم نمیشد سوپرایز خوبی بود
((آخه بابا برای عمل تیروئید من نذر کرده بود که وقتی خوب شدم ۴تایی بریم مشهد ولی روزش مشخص نبود...))
خلاصه من از ذوقم نمیدونستم چیکار کنم...
زنگ زدم خاله جونی وعزیزجونی گفتم که ما فردا میریم مشهد تعجب کردن که چرا یهوییییی
عمه کمک کرد ظرفای شامو شستوجمع وجور کرد دستش درد نکنه
منم به بقیه کارام رسیدم
آقا اینا ساعت۱۱ونیم بود رفتن
بعدش باباجونی شما گل پسرا رو برد آرایشگاه
تا شما از آرایشگاه بیایید منم خونه رو جارو کشیدم تمیز کردم
لباسارو جمع و جور کردم...
شما که اومدید بابا بردتون حموم و بعدش خوابیدید من از ذوقم خوابم نمیبرد
فکر کنم یه ساعتی تونستم بخوابم
ساعت۶بیدارشدم و آماده شدم وباباهم بیدارشد شما خوابتون می اومد بیدار نمیشدید.خوابالو خوابالو لباساتونو پوشوندم و راهی شدیم رفتیم فرودگاه مهرآباد قرارشد وسطای راه عمو رو سوار کنیم که ما بریم فرودگاه عمو با ماشین ما بره سرکار.
وقتی رسیدیدم فرودگاه بدون معتلی سمت باربری چمدونمونو بردن و ماهم از گیت رفتیم سالن ۱_۲
نیم ساعتی وقت داشتیم بابا رفت صبحانه خرید خوردیم عجب نیمروی خوشمزه ای بود


بعد شماره پرواز رو اعلام کردن و رفتیم سوار هواپیما شدیم.
شما هم خیلی خوشحال بودید
و اولین بارتونه که سوار هواپیما میشدید
هواپیما دقیق دقیق ساعت ۹و۱۰دقیقه حرکت کردو یکم بعد بلند شد.
منو باباجونی دومین بارمون بود که سوار هواپیما میشدیم(سال۹۱با باباجونی عید بود هوایی رفتیم مشهد)
داخل هواپیما بهمون صبحانه دادن و خوردیم
شماهم نشسته بودید آخراش دیگه خسته شدید میخواستید بهونه بگیرید
که رسیدیدم ساعت ۱۰و۲۰دقیقه هواپیما نشست و یکم بعد پیاده شدیم
ماشین گرفتیم و رفتیم یکمی طول کشیدکه بابا هتل رزرو کرد
اسم هتلی که گرفته بودیم هتل لبخند بود خیابان امام رضا۶
یکم استراحت کردیم ناهار خوردیم ورفتیم حرم زیارت
اول امیر حسینم موندی پیشم باباجونی و امیرعباس رفتید
بعد امیرعباسم تو موندی پیشم و باباجونی و داداش رفتن زیارت کردن
زیارتتون قبول عشقای من
بعدش شمارو بابا نگه داشت من رفتم ۲بار زیارت کردم اصلا سیر نمیشدم خیلی خوشحال بودم

یه۳ساعتی داخل حرم موندیم و رفتیم هتل استراحت کردیم
وشام خوردیم و یکم بعد خوابیدیم.
صبح که بیدارشدیم باباجونی گفت بریم بگردیم رفتیم هارونیه و آرامگاه فردوسی
جای باحالی بود خیلی خوشش گذشت


برگشتیم ساعت۴بود ناهار خوردیم رفتیم سمت ۱۷شهریور بگردیم وخرید کنیم شما نصف راه خوابتون برد
امیرعباس بغل من بودی
امیرحسین بغل باباجونی بودی
بعدش رفتیم بازار رضا اونجا بیدارشدید
وای هرجاااا اسباب بازی میدید میخواستید
باباهم کم وبیش براتون اسباب بازی خرید
۲ساعتی تو بازار رضا بودیم
و همینطور با تفریح رفتیم تاهتل
راستی رفتیم عکاسی عکس هم انداختیم اونجا شیطنتهاتون گل کرد
رفتیم هتل شام خوردیم و دوباره رفتیم حرم...
من باز ۲بار زیارت کردم.


وشماهم با باباجونی رفتید زیارت کردید
۲ساعتی داخل حرم بودیم وشما دوست پیدا کرده بودید وبازی میکردید
شب دوم بود شب آخر که مشهدبودیم.🕌
رفت هتل شما انققققد خسته بودید زووود خوابیدید

منم خسته شده بودم وخوابیدم
صبح شمارو بزور بیدارتون کردم و بردمتون حموم و بابا گفت بریم بیرون بگردیم
صبحانه رو خوردیم وسایلهامونم جمع کردیم و خونه هتل رو تحویل دادیم وسایلهامونو امانت نگه داشتن تا برگردیم وببریم
بابا جونی ماشین گرفت و رفتید
چالیدره چه جای باصفایی بوووود
با تلکابین از رو دریاچه اش رفتیم
شما اولین بارتون بود تلکابین رو تجربه میکردید ومیگفتید تاب بازی
یکم بعد رفتیم طرقبه
عجب جایی بود با صفا خنک و یجای توپی بود.
اونجا رستوران عنبران ناهار خوردیم

و رفتین بسمت هتل که وسایلهامونو براداریم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

6.197921
11 مهر 96 8:27
6/51592----با سلام دوست عزيز به وبسايت يکتا فايل دعوت شديد براي دانلود فايل رايگان دانلود هر فايلي که دنبالش هستي وبسايت يکتا فايل www.yektafile.ir منتظرت در يکتا فايل هستم پک ويژه ماه محرم به علت فرا رسيدن ماه محرم يکتا فايل يک مجموعه را براي دوستان رايگان آماده کرده است ----5/672303
مامانیمامانی
19 خرداد 97 8:15
خداحافظشان باشد .
maman fariba
پاسخ
خیلی ممنون😊😊