سرماخوردگیش
چندروزی بود که مهدکودک نمیرفتید
آخه سرماخورده بودیدمن نبردمتون
تو خونه استراحت کردید وبهترشدید
تو خونه سرگرمی داشتید با خونه سازی بقول امیرحسین اژده ها درست میکردید
بعداینکه خوب شدید
بردمتون مهد ولی امیرحسینم خیلی بهونه میگرفتی و میگفتی خوابم میاد نمیرم کلاس...
چقدر خوراکی وجایزه قول میگرفتی تا بری کلاس
قبل کلاس رفتن میگفتی مامان بیا پیشم اسب سواری کنم بعد که هرموقع گفتم برو خونه...داستانها داشتیماااا امیرحسین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی