تولد۵سالگی امیرا👬🎂
مادرانه هایم 5 ساله شد...چقدر خوشحالم
فرشته های نازم ۵ سال از بدو تولدتون گذشت...
چه روزها که با سختی گذشت و همه گفتن به چشم بر هم زدنی میگذره،ولی پافشاری کردم و گفتم هر روزش برای ما به اندازه ماه و سالی میگذره...ولی اعتراف میکنم ۵ سال واقعا به سرعت برق و بادی گذشت... من هر لحظه بزرگ شدنتون رو بیاد دارم.
لحظه لحظه با خنده هاتون خندیدیم و لحظه لحظه با گریه هاتون دلمون شکست و گریه کردیم.
خداروشکر که روز به روز عاقلتر میشین و منو بابایی به این باور رسیدیم که این روزها 100 ها برابر از نوزادیتون خستگی کمتری رو داریم.
شبهای آرومی که بدون بیدار شدن میخوابین.روزهایی که از بیداری های دمه صبح خبری نیست... حس خوبی داریم و روزی هزار بار شکرخدایی رو میکنیم که چنین نعمت هایی رو به ما ارزونی داشت
خدایا شکررررررررررررررررررررررت
تولد ۵ سالگی بچه ها رو به همراه یه جشن کوچیک خانوادگی برگزار کردیم.بچه ها از یه هفنه قبل بی طاقت بودن و مدام می پرسیدن پس کیک تولدمون رو گفتید تم سگهای نگهبان بزنن ؟
مامانی ما چند ساله شدیم؟
مامانی کادو میخری؟
مامانی و هزاران سوال...
خیلی خیلی خوشحال بودن... امیرایمامان وبابا تولدتون مبارک #تولد#دوقلو#امیرحسین#امیرعباس#اامیرا#۵سالگی