مادریم...
۲سال و ۶ماه از مادریم میگذره وهنوز سرخوش از روزهام هستم .
هنوز تب میکنم برای پسرام .
هنوز دل دل دارم برای هر آنچه که در روز میگذرد .
هنوز دلم میخواد پسرام تا الهه ی صبح پیشم بخوابن .
پسرام دیگه بزرگ شدن .
تفریحاتشون خیلی فرق کرده .
دقتشون پیش از پیش
زیاد شده .
از نظر موتوریک خیلی ازشون راضیم . خلاقیت خیلی خوبی هم دارن .
میتونه کفششان رو بپوشن . مسواک بزنن . شلوارشونو بپوشن . جوراباشونو رو میپوشن و روهمه چی دقت زیادی دارن...
کم وبیش دیگه دستور غذایی 🍽دارن که مامان آش دوغ یا ماهی یا گوشت...
الهی فداتون بشم پسرای گلم
هنوز تب میکنم برای پسرام .
هنوز دل دل دارم برای هر آنچه که در روز میگذرد .
هنوز دلم میخواد پسرام تا الهه ی صبح پیشم بخوابن .
پسرام دیگه بزرگ شدن .
تفریحاتشون خیلی فرق کرده .
دقتشون پیش از پیش
زیاد شده .
از نظر موتوریک خیلی ازشون راضیم . خلاقیت خیلی خوبی هم دارن .
میتونه کفششان رو بپوشن . مسواک بزنن . شلوارشونو بپوشن . جوراباشونو رو میپوشن و روهمه چی دقت زیادی دارن...
کم وبیش دیگه دستور غذایی 🍽دارن که مامان آش دوغ یا ماهی یا گوشت...
الهی فداتون بشم پسرای گلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی